- در کل
- روی هم رفته
معنی در کل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جامه کوتاه قد آستین کوتاه پیش باز لباچه صدره شاماکچه
کوتاه دم، بیدم بدون دنب
اچی، آکا
عزت و اعتبار داشتن
ویسپ توان همه توان
معمولا شرکتهای سازنده قفل برای هر سلسله قفل که با کلیدهای مختلف باز می شود کلیدی می سازند که دندانه های بیشتری دارد وقادر است همه قفلهارا باز کند. گاهی برای اتومبیلها هم چنین کلیدی تعبیه می شود. در ساختمانهای بزرگ ادارات این کلید مخصوص نگهبانان است که در مواقع ضروری بسرعت بتوانند همه درها را باز کنند
کنایه از رسوا شدن، مفتضح شدن
کنایه از اعتبار نداشتن، بی اعتباری
کلمات نغز و فصیح